روابط پستی
- Tuesday, 28 Shahrivar 1396، 12:39 AM
- ۶ نظر
قرار نبود به حال بد عادت کنیم.پس آن پیامبری که یک موتور پر از نامه دارد گاهی می آید با مشت درمان را می کوبد چرا که آیفونمان بگیر نگیر دارد.از من امضا می گیردو بدون اینکه منتی داشته باشد بسته پستی ام را می اندازد توی بغلم و فلنگ را می بندد!
او را و آن دختره که توی پست کار می کند را و کسی که برایم نامه می دهد را چقدر دوست داشته باشم خوب است؟؟؟
خوشحالم که غم هایم تا می شوند و توی جیبم جا می گیرند.شاید قرار است نیروی برترم را،نقطه عطف زندگی ام را از بین همین صبح های ناآرام و خیال های ناامیدانه بیابم.
+برای تسلی هری پاتر را به صورت فشرده و تمام وقت می بینم:)
- 96/06/28