ته دیگ سیب زمینی

پیام های کوتاه
پیوندهای روزانه

من بندۀ وبلاگ‌هایی هستم که آرشیوشان یک جایی بین سال‌های 86 تا 93متوقف شده.قالب وبلاگ پریده و عکس های آپلود شده هم دیگر قابل دسترسی نیست.نویسنده با یک اسم مستعار نوشته و  در آخرین پستش هیچ خبری از رفتنش نداده.طوری رفته که حتی برنگشته نظرات آن پست را تایید کند.نه ایمیلی گذاشته نه حتی اسمی که بروم تو سایت بهشت زهرا چک‌کنم که آیا گذرش به آن طرف افتاده یا نه.گاهی که حسابی می‌زند به سرم برای یکی ازنویسنده‌های مستعار کامنت می‌گذارم و حرف‌هایی که اینجا و آنجا نمی‌توانم بزنم را می‌نویسم.ازش می‌خواهم به وبلاگ من هم سر بزند.آدرس یک وبلاگ متروک دیگر را هم برای احتیاط لینک می‌کنم!

 

  • وجوج جیم

نظرات  (۱۰)

  • نجمه :)
  • حس عجیبی داره :")

  • یاسمن مجیدی
  • اصلا چرا ازت سوال می پرسم؟

  • روزبه پارسی
  • این وبلاگ منم مال چند سال پیش هست. اون موقع خیلی فعال بودم. مدتی تعطیلش کردم. بعد برگشتم و کامنت ها رو خوندم و رفتم وب اونها. خیلی ها به قول شما رفته بودن بی هیچ اثری و خبری. بعضیا بودن.

    منم همه ی نظرات وبلاگ و مطالب پیشین رو پاک کردم و از نو آغاز کردم.

    پاسخ:
    درک میکنم حس بدی داره.من گاهی میگم کاش برمیگشتم حداقل ایمیلشون رو میگرفتم.
    خوشحالم که دوباره شروع کردین به نوشتن
  • یاسمن مجیدی
  • کی اصلاح میشی؟

    پاسخ:
    این استفهام انکاریه؟
  • لاک‌پشتِ در فکرِ رسیدن
  • حرف زدیم :) ناراحتیا رو گفتیم و بعد سه سال دوست شدیم!

    پاسخ:
    خوبه حالا.من ‌وقتی حرف میزنم دعوا میشه
  • شیفته گونه
  • عجب!!

    چی بگم والا

    پاسخ:
    والا
  • لاک‌پشتِ در فکرِ رسیدن
  • خیلی حس عجیبی داره، من فکر کنم حدود سال ۹۰ توی بلاگفا شروع کردم و اون زمانی که همه وبلاگا یهو پاک شدن، اومدم بیان، البته بعدتر روشی رو گفتن که می‌شد بازگردانی کرد وبلاگارو، به همه‌ی کسایی که می‌خواستن بهشون سربزنم، سر زدم و هیچی... 

    اما یکی از خفن‌ترین چیزها که دیدم، آرشیو یکی از دوستام جدید بود اما نوشته‌ای نمی‌دیدم، یه‌بار اشتباها دستم خورد و یه کلمه سلکت شد، و فهمیدم همه‌ی قسمتای قالب رو سفید کرده و حتی سفید می‌نوشته! :))

     

    +راستی، با غزال تیزپای علموص هم آشتی کردیم.

    پاسخ:
    چه کار جالبی کرده دوستت:) 
    من حتی یادم نمیاد وبلاگ قبلیم چه شکلی بود.شاید اونا هم یادشون رفته وبلاگشون
    +خیلی خوشحال شدم دختر.جدی جدی.اثر حرف زدن بود یا دست سرنوشت؟

    تلگرام نداری سیف خاکی؟

    پاسخ:
    خیر دستم کوتاهه‌
  • یاسمن مجیدی
  • راست میگی ها

    خیلی هاشون همینطور بی خبر رفتن

    الان یه خونه ی کاملا متروکه در جنگل توی ذهنم تصور کردم

    ولی اینکه آدرس وبلاگ های دیگه رو میدی کار درستی نیست ها 😂😂

     

    پاسخ:
    من یه شهر طاعون‌زده رو متصور شدم
    آره کارم خیلی اشتباهه.از این به بعد فقط آدرس تو رو مینویسم

  • الکس وات
  • کاش توی همین پست هم لینک یکیشون رو میذاشتی. به نظرم میشه اتفاقات باحالی رو توشون پیدا کرد و خوند. 

    پاسخ:
    اتفاقا چندتایی رو که خیلی جالب بودن ذخیره کردم.پیدا میکنم می‌فرستم
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی