ته دیگ سیب زمینی

پیام های کوتاه
پیوندهای روزانه

۱ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

به قول لیلامون"خوش اندام"!

هروقت به"سین جان" چیزی تعارف میکنم میگوید:"مرسی رژیمم،چاق میشم"دایره چیز های تعارفی می تواند از پیتزای معلق در روغن باشد تا کلم بروکلی؛در هرصورت برایش فرقی ندارد و می گوید"باید به فکر تناسب اندامم باشم"!دیروز توی مدرسه بهش سیب تعارف کردم  و او با گفتن "مرسی نمیخورم"مرا کشان کشان برد به چهار ماه پیشم که جان میکندم تا دوکیلو کالری بسوزانم.راستی چه شد که بیخیال این رژیم های کلیشه ای دخترانه شدم؟چه شد که به خودم فهماندم که خوبم و اگر هم چاق و بیریخت و خیکی بشوم باز هم خوبم و این به هیچ کس ربطی ندارد؟چه اتفاقی توی خودم افتاد که از خودم راضی شدم؟راستش خیلی مذخرف بود که من شکلات و شیرکاکائو ته دیگ نخورم که یکوقت سانتی متری،میلی متری،نانو متری به دور شکمم اضافه نشود.بعد آخرش هم آن مانتو های گل گلی بهم نخورند و من سرشکسته از اتاق پرو بیایم بیرون و اندکی هم به این فکر نیافتم که شاید مشکل از مانتو ها یا خیاط هایشان باشد اصلا!شاید آستین هایی که آنها میدوزند بلندند یا مثلا مانتوهایشان کوتاه است،شاید حتی چشم خیاطشان چپ بوده!

+از خودم راضیم و به شما هم پیشنهاد میکنم از خودتان راضی باشید.